سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان! مبادا کسی که نمی داند، از فرا گرفتن شرم بدارد ؛ چرا که ارزش هرانسان، چیزی است که می داند . [امام علی علیه السلام]

آرامش بزرگ 2

 
 
شکایت از روزگار(سه شنبه 89 مهر 27 ساعت 10:46 صبح )


روزى حضرت عیسى علیه السلام را در بیابان، باران شدید گرفت، به هر‎ ‎طرف مى‏دوید پناهى نمى‏دید. تا ‏رسید به مکانى که شخصى در نماز ایستاده بود. در حوالى‎ ‎او باران نمى‏آمد. در آنجا قرار گرفت تا آن شخص از نماز ‏فارغ‏شد.عیسى علیه السلام‏‎ ‎به او گفت: بیا تا دعا کنیم که باران بایستد. گفت: اى مرد! من‏چگونه دعا کنم، و‏‎ ‎حال آنکه ‏گناهى کرده‏ام که مدت چهل سال است که در این موضع به عبادت مشغولم که شاید‎ ‎خدا توبه مرا قبول کند! و هنوز قبول توب? ‏من معلوم نیست، زیرا از خدا خواسته‏ام که‎ ‎اگر از گناه من بگذرد یکى از پیغمبران را به اینجا فرستد‎.
عیسى علیه السلام فرمود: توب? تو قبول شد، زیرا که، من عیسى پیغمبرم. و بعد‎ ‎
از آن‏فرمود: چه گناه کرده‏اى؟
گفت: روزى ‏از تابستان بیرون آمدم هوا بسیار گرم بود،‎ ‎
گفتم: عجب روز گرمى است.‏

پندها:
*خداوند تعالی فرمود:
‏پسر آدم مرا می آزارد که به روزگار ناسزا می گوید و روزگار منم، امر به دست من است که شب و روز را می گردانم.



منبع:معراج‎ ‎السعادة، ملا احمدنراقی


 

روزی ابوریحان درس به شاگردان می گفت که خونریز و قاتلی پای به محل درس و بحث نهاد. شاگردان با خشم به او می نگریستند و در دل هزار دشنام به او می دادند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است. آن مرد رسوا روی به حکیم نموده چند سئوال ساده نمود و رفت. فردای آن روز، شاعری مدیحه سرای دربار، پای به محل درس گذارده تا سئوالی از حکیم بپرسد شاگردان به احترامش برخاستند و او را مشایعت نموده تا به پای صندلی استاد برسد.


دیدند از استاد خبری نیست هر طرف را نظر کردند، اثری از استاد نبود . یکی از شاگردان که از آغاز چشمش به استاد بود و او را دنبال می نمود در میانه کوچه جلوی استاد را گرفته و پرسید: چگونه است دیروز آدم کشی به دیدارتان آمد پاسخ پرسش هایش را گفتید و امروز شاعر و نویسنده ای سرشناس آمده، محل درس را رها نمودید؟


ابوریحان گفت : یک بزهکار تنها به خودش و معدودی لطمه می زند، اما یک نویسنده و شاعر خود فروخته کشوری را به آتش می کشد.


شاگرد متحیر به چشمان استاد می نگریست که ابوریحان بیرونی از او دور شد . ابوریحان با رفتارش به شاگردان فهماند که هنرمند و نویسنده مزدور، از هر کشنده ای زیانبارتر است .


ابوریحان بیرونی دانشمند آزاده ای بود که هیچگاه کسب قدرت او را وسوسه ننمود و همواره عمر خویش را وقف ساختن ابوریحان های دیگر کرد.


<      1   2   3   4   5   >>   >




بازدیدهای امروز: 16  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 14264  بازدید


» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ ? «
» اشتراک در خبرنامه «